رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح
25 اسفند ماه 1366، یادآور یکی از تلخ ترین صحنه های تاریخ جنگ 8 ساله یعنی بمباران شیمیایی حلبچه توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق می باشد. بعد از عملیات غرورآفرین والفجر10 توسط رزمندگان اسلام که در شهرهای حلبچه، خرمای و... به اجرا درآمد، اهالی کردنشین این مناطق به یاری رزمندگان ایرانی شتافتند اما یک روز پس از آغاز عملیات، دشمن زبون به تلافی پیروزی رزمندگان اسلام و انتقام از نحوه برخورد مردم کرد عراق با نیروهای ایرانی، حلبچه و خرمای را مورد حملات شیمیایی خود قرار داد.
در بیستمین سالگرد این واقعه تلخ، در گفت وگو با سردار سرتیپ پاسدار «علی شادمانی»، رئیس اداره عملیات ستادکل نیروهای مسلح، ابعاد مختلف این جنایت را مورد بررسی قرار داده ایم.
سردار شادمانی درخصوص دلایل ورود قوای اسلامی ایران به شمال عراق و انجام عملیات والفجر10 اظهار داشت: حضور نیروهای ضدانقلاب در منطقه سلیمانیه و حلبچه و همین طور استفاده رژیم بعثی عراق از توپخانه های مستقر در این منطقه علیه شهرهای مرزی اورامانات ایران، ظلم وستم آن رژیم علیه مردم مسلمان و کرد عراق و همچنین ضرورت تداوم عملیات نظامی علیه ارتش عراق با هدف تنبیه متجاوز و کسب موقعیت برتر نظامی و سیاسی از جمله عواملی بود که موجب شد تا رزمندگان اسلام از مرزهای ایران گذشته و ارتش عراق را در منطقه حلبچه و شهرهای اطراف مورد حمله قرار دهند.
وی ادامه داد: «در پی پیروزی های گسترده قوای اسلام و نفوذ به عمق منطقه، رژیم بعث عراق که از شدت شکست و انجام هر نوع اقدام نظامی برای مقابله با ایران عاجز مانده بود با استفاده از تسلیحات جنگی نامتعارف شیمیایی که از اربابان بدنام خود دریافت نموده بود ضمن بمباران شیمیایی مواضع نیروهای اسلام با حجمی بسیار گسترده تر به شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن حمله کرد و ده ها هزار نفر از مردم مظلوم کرد عراق را به خاک و خون کشید.»
این فرمانده جنگ با اشاره به خسارات جبران ناشدنی این حمله اذعان داشت: واقعیت این است که تاثیر عمده بمباران شیمیایی متوجه خود مردم عراق گردید. مردم بی دفاع و مظلوم منطقه حلبچه متحمل خسارات بسیار گسترده جانی و مالی شدند که هنوز آثار و تبعات آن بر مصدومین باقی است. علاوه بر تلفات گسترده انسانی، احشام و باغات نیز به شدت آسیب دیده و بخش های گسترده ای از اماکن و محل زندگی مردم نیز تخریب شده است.
وی درخصوص واکنش اولیه ایران به این عملیات جنایت کارانه گفت: «جمهوری اسلامی ایران در قبال این جنایت فراموش نشدنی در مرحله اول، به سرعت اقدام به تخلیه مصدومین از منطقه و درمان آنها و التیام بخشی رنج دیدگان نمود. از دیگر واکنش های ایران انتقام از ارتش بعث عراق در عملیات های بعدی و محکومیت گسترده این جنایت در سطح منطقه و بین الملل بود.»
وی خاطر نشان کرد: ایران اسلامی توانست با اتخاذ سیاست درست و افشاگرانه رژیم بعث عراق و تامین کنندگان تسلیحات شیمیایی آنها را در جهان رسوا کند.
رئیس اداره عملیات ستادکل نیروهای مسلح در ادامه به نقش قوای اسلام به خصوص بسیج و نیروهای مردمی در کمک به مردم آسیب دیده حلبچه اشاره کرد و گفت: در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران برمبنای حقوق اسلامی و تدابیر حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه)، ایران در عملیات های خود، هیچ گاه مردم بی گناه و مظلوم شهرهای عراق را مورد هدف قرار نداده و بارها خلبانان قهرمان ما گزارش دادند که به جهت نزدیکی اهداف به تاسیسات و مردم شهر و روستا و احتمال وارد آمدن خسارت به مردم از شلیک موشک و بمباران مناطق، علیه اینگونه اهداف منصرف شده و مهمات خود را در مناطق خالی از سکنه رها کرده اند.
وی در ادامه تاکید کرد: در عملیات والفجر10 نیز نیروهای ارتش، سپاه و بسیج بخش قابل توجهی از نیرو و امکانات خود را صرف کمک رسانی به مردم منطقه نمودند و از هیچ کمکی نظیر تخلیه و درمان مصدومین، تامین مایحتاج اولیه مردم دریغ نکردند. نکته قابل توجه این است که علاوه بر خدمات نیروهای مسلح، نیروهای مردمی و بسیج، به ویژه مردم شهرهای مرزی از هیچ گونه یاری رسانی به مصدومین حلبچه قصور نکردند و بیمارستان ها و درمانگاه های سه استان مرزی یعنی آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را در اختیار مجروحین کرد عراق قرار دادند.
سردار علی شادمانی، در پایان با توجه به حضورش در منطقه حلبچه به خاطره ای از آن لحظه تلخ اشاره کرد و گفت: «بعد از گذشت قریب به چند ساعت از حمله شیمیایی دشمن به شهر حلبچه به همراه تعدادی از رزمندگان لشکر انصارالحسین همدان وارد شهر شدیم. شهری که به شدت بمباران شده و آسیب دیده بود و کوچکترین علایم زندگی انسانی به چشم نمی خورد. در بدو ورود ما به شهر، رژیم عراق بار دیگر شهر را مورد شدیدترین حملات هوایی خود قرار داد. در آن لحظه به داخل زیرزمین بزرگ کارخانه کبریت سازی حلبچه پناه بردیم، در تاریکی مطلق این فضا، متوجه ناله های غمناک صدها نفر از زنان، کودکان و سالخوردگان شدیم که با تنی زخمی و ناتوان کشته های خود را در آغوش گرفته و در این فضای تاریک پناه گرفته اند. مشاهده این منظره بسیار وحشتناک و ایثارگری های رزمندگان عزیز ایران اسلامی که حکایت از روحیه مردم دوستی رزمندگان ایرانی داشت، به عنوان خاطره ای بسیار تلخ و شاید شیرین همیشه در ذهن ام باقی مانده است.»